فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

ماهی ها در خاک می میرند...


سیزده بدر در حالی گذشت که هم میهنانمان در لرستان ساعت های سخت و تلخی را از سر گذرانده و می گذرانند و البته در جاهای دیگر. سیل ویرانگر در پلدختر و معمولان و خرم آباد تلخی را به کام همه ی ما ریخت. شاید از مویه ی مادران لُر تلخ تر نداشته باشیم،  وای به وقتی که در عزای عزیز از دست رفته ای باشد.

 خدا به همه شان صبر دهد؛ آمین!


پلدختر، ۲۴ ساعت پس از سیل

 سیزده بدر با مرگ جمشید مشایخیِ عزیز گره خورد که از نسل خاک صحنه خورهای قدیم تئاتر و سینمای ما بود. از او نقش های "خان دایی" در قیصر مسعود کیمیایی، "پدربزرگ" مجید قاری زاده، "کمال الملک" علی حاتمی و البته "رضا تفنگچی" هزاردستان حاتمی بیشتر در خاطرم مانده است. علاوه بر کیمیایی و حاتمی، او با ناصر تقوایی (نفرین) و داریوش مهرجویی (گاو) هم کار کرده است.

 نقش رفتگری که پدر فرزان دلجو بود در "ماهی ها در خاک می میرند" با ترانه ی "سقف" فرهاد هم البته مرا به دوران نوجوانی ام می بَرد که این فیلم را با ویدئو دیدیم و با آن گریه کردیم و ترانه اش را تا مدت ها زمزمه کردیم.


فرزان دلجو، جمشید مشایخی و شهرام شب پره؛ ماهی ها در خاک می میرند، امیر مجاهد - فرزان دلجو، ۱۳۵۶.

 روحش شاد و یادش گرامی باد!

نظرات 4 + ارسال نظر
Baran دوشنبه 17 آذر 1399 ساعت 07:46

خیلی ممنون بابت یادآوری این پست.

خواهش می کنم.

سپاس که خوندید.

بهامین پنج‌شنبه 15 فروردین 1398 ساعت 13:50

سال 98 خیلی عیجب شروع شد.
تلخ بود بخاطر سیل و اتفاقاتش

امیدوارم ادامه روزهاش این چنین نباشه

روح این بازیگر هنرمند شاد و قرین رحمت

خیلی تلخ بود...؛ این همه خسارت جانی و مالی؛ به آدم ها، به تاسیسات زیرساخت، به بناهای تاریخی....
کم بود دردها، این هم اضافه شد...

روحشون شاد و قرین رحمت.

خیلی ممنونم از حضورتون.

یوسف چهارشنبه 14 فروردین 1398 ساعت 06:06

سلام
متاسفانه سال 98 با شروعش ایران را عزادار کرده به خصوص مردم لرستان و گلستان و شیراز.ایشالا که خداوند صبر جمیل به خانواده های بازمانده شان عنایت کنه....البته مثله اینکه نحسی 13 هم سینمای ایران را گرفت و یکی از بزرگان سینما و تلویزیون ایران "استاد جمشید مشایخی" به دار فانی شتافت و به بزرگانی همچون اساتید" داوود رشیدی،عزت الله انتظامی و خسرو شکیبایی"پیوست...روحشان شاد ویادشان گرامی

درود یوسف جان!
بله متاسفانه...؛ رنج های مردمان کم بود و این سیل هم اضافه شد. خدا کنه حداقل رسیدگی ها مثل زمین لرزه ی کرمانشاه نباشه!
دلت خوش!
روح همه ی بزرگانی که نام برده ای شاد...
خیلی ممنونم که خوندی.

دل ارام چهارشنبه 14 فروردین 1398 ساعت 01:36 http://delaram.mihanblog.com

آقای بابایی عزیز درود بر شما

میپذیرم که اندوه بزرگی ست وقتی همزاد پنداری کنم میفهمیم چه دردناک است که سال نو را به در به دری آغا زکرد ...


به هر روی این هم از بی کفایتی کسانی هست که برای لاپوشانی کم کاری های دیگر ترتیب دذاده شد ..


بگذریم


سال پیش رو سال مراد و نیکویی باشد برای شما

درود و سپاس!
خدا صبر بده به اشون و امیدوارم درخت امید در دل هاشون نخشکه.
زنده باشن اون هایی که هنوز احساس مسئولیت درشون زنده ست و زحمت می کشن.

سالی پر از شادی و موفقیت در کنار عزیزانتون داشته باشید.
خیلی ممنونم از حضورتون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد