جز تو دستان کسی شور در این ساز نزد
هیچ کس پنجه بر این ساز خوش آواز نزد
نیست نزدیکتر از تو به من اما باید
چای نوشید و زبان بست و دم از راز نزد
او که لب بست و دم از راز نزد می شکند
هیچ کس سنگ بر آن پنجره ی باز نزد
قسمت از اولِ خط ساز مخالف می زد
درد این است به میل دل من ساز نزد
سیب ممنوعه ترین میوه ی دنیای شماست
سیب سرخم که کسی بر تن من گاز نزد
(شیما شاهسواران احمدی)
پ.ن: شعر، اندکی خلاصه شده است.