از جشنواره ی فیلم فجر «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» را دیدم. اولین فیلم بلند وحید جلیلوند.
این فیلم به نظرم شگفتی بزرگ این جشنواره است و نوید ظهور کارگردان بزرگی را می دهد. داستان که ساختاری اپیزودیک دارد، بسیار درگیر کننده است و بارها یه صورت مخاطبش سیلی می زند؛ رئالیسم فیلم فوق العاده گزنده است.داستانش به روز است و برآمده از دردهای همین اجتماع است. شخصیت ها تعریف شده و «کاراکتر» اند، دیالوگ ها و بازی های خوبی که موقعیت هایی. را رقم می زنند.
نگاه جلیلوند تازه است، قاب بندی ها روان شناسانه و نو است. نگاهی به سکانس به ملاقات رفتن ستاره در زندان، اثبات این مدعاست. نوع دکوپاژ کارگردان در این سکانس فوق العاده است.
به این ها اضافه کنید یک موسیقی درخشان که کاملا زبان فیلم را فهمیده و موقعیت ها را تشدید کرده است.
بعد از مدت ها با این فیلم، سینما مرا سحر کرد...
بهمن ۹۳، ایام جشنواره
درود،این فیلمو هفته پیش دیدم.با اینکه بنا به دلایل شخصی حال و روز خوبی نداشتمو زورکی رفته بودم سینما،با اینکه اوایل فیلم بشدت ملال آور بود برام تا جاییکه تصمیم به خروج از سینما گرفتم،ولی فیلم فوق العاده ای بود...
راستش من عاشق از خود بیخود شدن بازیگرام.بقول همایون شجریان "دلم فریاد میخواهد".باید بگم حسابی از داد و بیداد های امیر آقایی کیفور شدم.
درود بر احسان عزیز،
امیدوارم که ملالی نباشه و الان سرحال باشی.
در بین چند تا فیلمی که در جشنواره ی سال گذشته دیدم، این بهترینشون بود.
خوشحالم که پسندیدی.
ممنون که وقت می ذاری و می خونی.