توی تنهایی خودم دارم ترانه ی یه شب مهتاب "فرهاد" را گوش می کنم که منو می بره ته اون دره... تنها خواننده ای که در دوره ای تمام ترانه هایش را گوش کرده بودم و حتی کوچک ترین خبری از او را دنبال می کردم؛ خواننده ای که در دوره ی نوجوانی و با شنیدن انتشار کاستی از او با نام «خواب در بیداری» با نامش آشنا شدم و پس از آن شیفته ی ترانه هایش شدم. خواننده ای بی ادعا با ترانه هایی عالی از قدیم تا جدید.
پس از آن کاست، «وحدت» اش را خریدم و گوش کردم و بعد هم «برف» اش که واقعا همدم شبانه روزم شده بود. یادش بخیر عکس "فرهاد" با موهایی تقریبا سپید روی کاست.
با مرگش غمگین شدم و بغضم گرفت.
چندتا صفحه ی قدیمی و اصیل از او را یک بار از دستفروشی خریدم که هنوز که هنوز است آن ها را جزو با ارزش ترین دارایی هایم می دانم.
روحت شاد و یادت گرامی باد "مرد تنها"!
ترانه ی یه شب مهتاب را بشنوید. شعر از احمد شاملو، آهنگساز اسفندیار منفردزاده، آلبوم وحدت.
ئی پست. زور زور خاسِ.
سپاس از حضور عزیز و گرامی تان.
به مهر می بینید، سپاس.
خیلی ممنونم از حضورتون.
به به ببین این جا چه خبر بوده یه مدت ما نبودیم.
:))
خوش اومدین،
ممنون که همیشه سر می زنین.
هنوزم صداش زنده س.....هنوز میشه وقت های تنهایی صداشو گوش داد و رویا ها رو مرور کرد....
بله،
ماندگاری در هنر ساده نیست. یاد و خاطر اون زنده یاد، باقیه و جاویدان.
سپاس از حضورتون.