آدمی نیاز مبرم دارد
که شعر بخواند
آزاد باشد
و گاهی نیز باران ببارد...
"سید علی صالحی"
باران می بارد و من بی تابم برای پیاده روی زیر باران...! دیشب همین که به هیراد گفتم باران می بارد، گفت برویم بیرون! رفتیم و چند قدمی پیاده رفتیم.
حال خوشی دارم؛ حال همه ی دوستان خوش!
پ.ن:
عنوان هم از سید علی صالحی ست.
به به .. به به ... واقعا به به آقای بابایی ...
حالتان همیشه خوش باد ...
چقدر ساده و زیبا توصیف کردین این خوشی احوال را ... چقدر لذت بردم من...
زنده باشین آقا .. زنده باشین
درود و سپاس!
زنده باشید!
خوشحالم که تونستم این حس خوب رو با دوستانم شریک بشم.
خوش باشین همیشه!