فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

هیراد


 ٭هیراد هنوز خوب نشده بود؛ از کنار پارک می گذشتیم. بوی علف توی ماشین می آمد. گفتم:"هیراد ببین چه بوی علفی می آد."

گفت:"من دماغم گرفته، تو می گی بوی علف می آد؟!"


٭برنامه ی مداد رنگی را که توی تلویزیون می بیند، می گوید:"دوست دارم یه نقاشی بکشی تا من برم توش! چه طوری می شه رفت توی نقاشی؟!"


٭"دوست دارم سرباز بشم تا با دشمن ها بجنگم!"


یک بار هم وقتی کارگران ساختمانی را دید که همراه با لودری، خاک ها را جا به جا می کردند، گفت:"دوست دارم یه کارگر بشم."

-چرا بابا؟

- تا سوار اون لودره بشم!


٭پیش تر ها هر بار که مثلا می گفتم:"باید غذات رو کامل بخوری تا بزرگ بشی." می گفت:"نخیر! دوست ندارم بزرگ بشم!"

چند وقت پیش اما خودش گفت:"دوست دارم بزرگ بشم بابا!"

پرسیدم:"چرا؟!"

گفت:"می خوام ببینم صِدام چه شکلی می شه!"


٭ توی اینستاگرام فیلم اسکیس زدن های بزرگمهر حسین پور را می بینم؛ متوجه می شود و کله اش را توی گوشی من می کند! عجیب ذوق می کند، صفحه ها را پس می زند و همه ی فیلم ها را با دقت نگاه می کند و می گوید:" دوست دارم نقاشی بکشم بابا!"


نظرات 5 + ارسال نظر
Baran یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 19:43 http://haftaflakblue.blogsky.com/

یکی بود
یکی نبود
روزی روزگاری دور
حوالی همین آب و نان همیشه
عده ای آدمی
با مشق و تمرین و ترانه
به مدرسه ی روستای ما آمدند.


روز بود
اول روز بود
و روز اول بود
معلم ما لهجه داشت
لهجه ای شبیه عبور باد از پیراهن علف.
گفت ؛الف...هرگز نقطه نداشته است
اما ب....یک نقطه روشن دارد
و نقطه گاهی می تواند
سر آغاز یک خطِ بی دلیل باشد
یک خط خاص،
دنیا پراز خط های بی پایان است...

سید علی صالحی

سلام و صلح و دوستی برشما

به به!
چه قدر این شعر قشنگه؛ زنده باد!
خیلی ممنونم بابت این کادوی قشنگتون؛
سبز باشید!

Baran یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 19:30 http://haftaflakblue.blogsky.com/

سلام برشما
الهی
هنوز دماغش گرفته اس ان شاءالله که الان بهترن شدن و روبه بهبودی هستن

من وقتی میام اینجا،انگار آمدم سر کلاس وانگار بچه ها دست شونو بلند کردن و میگن؛
اجازه آقا؟میشه فردا هیرادو بیارین سرکلاس؟
اجازه آقا؟میشه روز معلم بیارینش؟
اجازه آقا؟با بهترین آرزوها،ازسلامتی و خوشی ها،برای شما و عزیزان عزیزتان ،پیشاپیش روز تون مبارک

درود و سپاس از حضور سبزتون!
هیراد حالش خوبه خدا رو شکر و دوباره شیطنت هاش رو از سر گرفته؛ خیلی ممنونم!
تا حالا نبرده امش مدرسه؛ می گه من مدرسه نمی رم!!
خیلی ممنونم بابت تبریکتون؛ شاد و پر انرژی باشین مثل همیشه.

جعفر م شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 02:23

سلام

خدا حفظش کنه
خونه کمال اینا اصلا حواسم نبود عیدیش رو بدم
عید ۹۸ باید دوبله عیدی بدن بهش

درود جعفر جان!
خیلی ممنونم؛ خدا دختر خانم شیرین زبون شما رو هم حفظ کنه.
ایشالله قسمت بشه باز هم همدیگه رو ببینیم.
ممنونم که اومدی و خوندی؛
شاد باشی همیشه.

یوسف چهارشنبه 29 فروردین 1397 ساعت 16:14

سلام.....
ای جااانم به پسر عمو ی گلم هیراد جون خدا حفظش کنه آره دنیای بچه ها با ما بزرگترها فرق میکنه و برای آنها این مهم است که به چیزی که علاقه دارند برسند علاوه بر سختی ها و مشقت هایی که در آن شغل یا هر چیز دیگری... وجود دارد و این جهان کودک خیلی قشنگه

درود!
محبت داری یوسف جان؛ سلامت باشی!
دنیای کودکی پر از قشنگیه؛ هیراد هم راحته با دنیاش!
خیلی ممنونم از حضور سبزت.

مصطفی - تفکر مثبت چهارشنبه 29 فروردین 1397 ساعت 09:47 http://tafakoremosbat.blogsky.com

ممنون بابت مطلب زیباتون

به روزم با موضوع تاثیر مثبت اندیشی مادر باردار بر سلامت جنین

خوشحال میشیم اگه به ما هم سر بزنین

خواهش می کنم؛ ممنون از شما که خوندین.
حتما سر می زنم.
موفق باشید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد