"فوتبال آخرین تجسمِ مقدس دوران ماست. فوتبال در سطوح زیرینش حتی اگر یک سرگرمی هم باشد، چیزی مانند یک آیین مقدس است. در حالی که دیگر آیینهای مقدس، در حال زوالاند، فوتبال تنها چیزی است که با ما باقی میماند، فوتبال نمایشی است که جایگزین تئاتر شده است."
نقل قولی از "پیر پائولو پازولینی"
نشستم پای فینال لیگ قهرمانان اروپا؛ لیورپول - رئال مادرید.
هیچی از جذابیت کم نداشت این بازی؛ از مصدومیت محمد صلاح در همان اوائل بازی که موثرترین بازیکن لیورپول است، تا سوتی های وحشتناک دروازه بان لیورپول. گلِ قیچی برگردان گرت بیل که فوق العاده بود، تا توپ هایی که دو طرف به تیر دروازه ها زدند و... و بازیکن بزرگی چون رونالدو که در این بازی اصلا به چشم نیامد!
دوست داشتم لیورپول ببرد که نشد!
کارگردان اکراینی به زیبایی اشک های دو کودک طرفدار لیورپول را شکار کرده بود که بر تاثیرگزاری تصاویر مسابقه افزوده بود.
دلم برای دروازه بان لیورپول میسوزد
خبر دارید که راموس یک ضربه به سرش زده و باعث کاهش هشیاری اش شده؟
بنده خدا چه فشاری را تحمل کرده!
هم از طرف رقیب و هم تماشاگران خودی که بخاطر اشتباهاتی که تقصیری در آن نداشته سرزنشش میکردند
راموس که یه عوضیه!!
واقعا این طوری شده؟... بیچاره دروازه بان.
باید قبول داشت که اشتباهات اون روزش یعنی این که در حد و اندازه ی این مسابقه نبوده؛ شاید اگر اون اشتباهات نبود، سرنوشت جام عوض می شد.
به نظرم هوادارهای لیورپول حق دارن از دستش عصبانی باشن!
خیلی ممنون که خوندین.
صرف وجود حرکاتی در اجزای انسانی بر صحنهای قابلِ دیدن، یک حضور رو تبدیل به تئاتر نمیکنه.
شباهت مزبور رو قابل پذیرش نمیدونم. فوتبال که جز صنعتی پول ساز دیگه هیچ چیز نیست در مقایسه با تئاتر! فقط چشمهای آدم رو تا سرحدممکن گرد میکنه!!!
شاید ناهمزمانیِ گفتهی آقای پازولینی و روایت اون توسط شخص شما، این زنندگی رو تشدید میکنه. به وضوح میشه پذیرفت که دست کم در اون زمان کسری از بازی بودنِ فوتبال هنوز باقی مانده بود. اما حالا؟ من که هیچچیز نمیبینم.
جنبههای تقدس؟ تقدس که در ریشه، به معنای جدا کردن چیزی از جمعِ چیزهای دیگهاس، قابل الصاق به بسیاری امور و هستومندها هست، بی اینکه الزاما واجد احترام باشه. مثلا میشه شیوهی چربیگیریِ نازیها در کشتارهای صدهی پیشین رو مقدس شمرد، از این نظر که شباهتی به روشهای دیگهی تجربه شده نداره.
سوای اینها. تقدس در پذیرفتهشدهترین حالاتِ خودش برای عامه، اگر در ایشون به تایید برسه، صرف احترام به عوام قابل پذیرش خواهد بود.
با احترام.
با سپاس از حضور شما؛ خیلی ممنونم که با حوصله و دقت در این باره نوشتید.
بله، تئاتر یک هنر متعالی هست که شاید قابل مقایسه با فوتبال نباشه، اما قطعا هر دو تاثیرات خودشون رو بر جوامع داشته اند.
فوتبال در حال حاضر هم که همه چیز به سمت صنعتی شدن پیش می ره، هنوز چیزهایی داره که روحیات تماشاگرانش رو تحت تاثیر قرار بده.
به نظرم حرف های پازولینی واجد نوعی احترام به این ورزش هست و اون آیین مقدسی که برشمرده ن هم در همین مسیر هست.
سلام
از فینال دیشب دو چیزی که همیشه یادم می ماند اشکهای معصوم محمد صلاح و خنده های کریه راموس وقتی جام در دستانش بود.
فوتبال هم مثل دنیا بی رحم است و به آرزو ها و احساسات فردها نگاهی نمی کند .رئال مادرید امسال چقدر برایم نفرت انگیز بود .ابتدا بوفون با همه آرزوهایش در آخرین سال فوتبالش را نابود کرد و حالا محمد صلاحی را که خواسته بود به سلطه پایان دهد.و این کافی نبود راموس کثیف فرصت درخشیدن در جام جهانی را هم از او گرفت.
من یه درس گرفتم دیشب
فوتبال زندگی است به همین اندازه زیبا و به همین اندازه زشت .
سلام!
وای که من چه قدر به راموس بد و بیراه گفتم دیشب! واقعا چه لذتی داره این جام براش؟!...
کاملا باهات موافقم؛ اون خنده ی راموس خیلی درد داشت برای همه ی اون هایی که بازی رو دیدن؛ اصلا نمی دونم داور که در چند قدمی اون صحنه بود، چطو پیچوندن بازوی محمد صلاح رو ندید؟!... انگار فنّ کشتی رو روش انجام داد!
بله، لحظات تلخی بود...
خیلی ممنونم که وقت گذاشتی و خوندی آقا مهرداد.
تماشا کردن فوتبال خیلی سرگرم کننده و لذت بخشه
ولی کلا از بودجه ای که به فوتبال اختصاص داده میشه، در شرایطی که هزار درد در جامعه وجود داره که دارای کمبود بودجه هست، شاکیم.
این هم نظری ست؛ بله.
اما می شه این طور هم دید که با فوتبال هم می شه از فقر و دردها کم کرد. به شرطی که بخوایم و درست عمل کنیم.
سپاسگزارم که خوندیدن.
بله خیلیم خوب یادمه.
دیفرانسیل هم بد نبود فقط انتگرال رو بلد نبودم سه سوال آخر رو خالی دادم.
راستش فقط واسه قبولی خونده بودم
خب، خدا رو شکر.
البته به خاطر بحث لو رفتن، به نظرم تغییر داده بودن سوالات رو.
ایشالله که به نتیجه ی دلخواهت توی کنکور برسی.
موفق باشی!
حتی یک کلمه از چیزی که گفتین درک نکردم.هیچ حسی نسبت به فوتبال ندارم(همچنین فیلم)
اشکالی نداره، مهم اینه که حس خودت رو راحت بیان کرده ای. هرکسی دریافت های خودش رو از هستی داره.
من البته عاشق فیلمم، یادت می آد که همیشه سر کلاس می زدم خاکی!
خیلی ممنونم که اومدی و خوندی؟
راستی...، دیفرانسل رو خوب امتحان دادی؟
نامش را میگذارم دلخوشی های کوچک..تماشای فوتبال را میگویم.
سالهاست که علاقه ای به دنبال کردن بازیهای حتی تیم محبوبم ندارم
راستش برای من همیشه چنین فرصتی پیش نمی آد که بی دغدغه بنشینم پای یه مسابقه؛ برای من هم بسیار پیش اومده که موقع دربی، بیرون باشم و پی انجام دادن کاری. اما سعی می کنم بازی های جذاب رو از دست ندم و این بازی ویژگی هایی داشت که دوست داشتم ببینمش و حدسم درست بود؛ عالی بود این بازی!
خیلی ممنونم از حضورتون خانم معلم استقلالی!
جذابیت تماشا فوتبال ،مخصوصا بازی های حساس
بینظیره:)
همین طوره!
واقعا قدرت سحرانگیزی داره در برانگیختن هیجانات!
خیلی ممنونم از حضورتون.
نمیتونم پازولینی رو درک کنم در این جملات!
یعنی چی آخه؟
شاید منظور از نمایشی که جایگزین تئاتر شده، یا تنها اقتداسی که با ما میماند، بیشتر طعنه باشه.
نمیتونم باور کنم غیر این رو از پازولینی
فکر می کنم پازولینی اشاره به تاریخ تئاتر توی ذهنش بوده که فوتبال هم بی شباهت به یک نمایش نیست، منتها نمایشی قدرتمند که از جنبه های تقدسی هم خالی نیست!
من این رو طعنه نگرفتم؛ شاید هم همین باشه.
خیلی ممنونم از حضورتون.