فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

خوشا دیدار ما در خواب...



آذر (فرزانه تأییدی): «چه جوری شد من به پستت خوردم؟ دفعه ی اول من رو کجا دیدی؟»


عزت (داریوش اقبالی): «حتما باید بگم؟»


آذر: «دلم می‌خواد بگی.»


عزت: «می‌دونی من اکثر شب ها که می‌خوابیدم خواب یه دختر مو بور رو می‌دیدم با چشم های درشت و آبی. عینهو خارجی ها! عین خودت! یه شب می‌اومد به خوابم یه شب نمی اومد، یه هفته علافم می‌کرد... خلاصه حسابی من رو پیچونده بود... بعدش تو رو دیدم. دیدم همونی هستی که تو خوابم می اومد. بعد دیگه تو رو تو خواب می‌دیدم. کار به جایی رسید که به عشق خواب دیدن می‌خوابیدم! حالا هم دیگه قاطی کردم..، نمی‌دونم اول خوابت رو دیدم یا خودت رو.»


آذر: «خب...، حالا باقیش رو بگو.»


عزت: «باقیش؟ باقیش دیگه همه ش حسرت. هردفعه می‌خواستم باهات حرف بزنم تنم داغ می‌شد. دیگه دلم رو خوش کرده بودم به این که از دور ببینمت...»



از دیالوگ های  فیلم"فریاد زیر آب"،  سیروس الوند،۱۳۵۶.


پ.ن.ها:

٭بشنوید:

http://s9.picofile.com/file/8331797668/

_%D8%B2%DB%8C%D8%B1_%D8%A2%D8%A8_%D8%AF%D8%A7%

D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B4_457775.mp3.html

ترانه ی "فریاد زیر آب" با صدای داریوش؛ ترانه از ایرج جنتی عطایی.

٭ عنوان از متن ترانه

نظرات 6 + ارسال نظر
روشن سه‌شنبه 26 تیر 1397 ساعت 21:02 http://roshann.blogsky.com

چه فیلمی :)
و چه دیالوگی :))
ممنونمم:)

خوشحالم که دوست داشتین.

خواهش می کنم؛
سپاس که وقت گذاشتین و خوندین.

ابانا سه‌شنبه 26 تیر 1397 ساعت 11:23

این اهنگ منو یاد دوستم‌میندازه ک همش اهنگاهای داریوش رو گوش میداد...

امیدوارم خاطرات خوبی رو براتون تداعی کرده باشه.
داریوش خوانتده ای هست که چند نسل با ترانه هاش دم خور بوده ن.

خیلی ممنونم که وقت گذاشتین و خوندین.

کافکا دوشنبه 25 تیر 1397 ساعت 00:40 http://kafkadarkaran.blogfa.com

هلووو:)) من تازه وارد بلاگفا شدم. :] خوشحال میشم کمکم کنی برای بهتر شدنِ بلاگم. *---* بغل گلگلی و این حرفا.
http://kafkadarkaran.blogfa.com

سلام،
خوش اومدین.
اومدم و دیدم وبلاگتون رو.
روزهای خوبی در پیش داشته باشید.
خیلی ممنونم که اومدین این جا و خوندین.

محدثه یکشنبه 24 تیر 1397 ساعت 22:10

چه دیالوگ های قشنگی

خوشحالم که پسندیدین.

خیلی ممنونم از حضورتون.

Baran یکشنبه 24 تیر 1397 ساعت 08:29 http://haftaflakblue.blogsky.com/

زور زور سپاس؛بابت توضیح و پاسخی که نوشتید.
سلامت و شاد زی؛آقای بابایی

خواهش می کنم.
خیلی ممنونم که با حوصله می خونید.
شما هم شاد و سلامت باشید.

Baran یکشنبه 24 تیر 1397 ساعت 06:58 http://haftaflakblue.blogsky.com/

من این فیلم رو ندیدم؛ ولی کارگردان و ترانه های ،ترانه سرا رو تا حدودی میشناسم!!
آقای الوند؛در گفتگوهاشون فن بیانِ خیلی خوبی دارن؛آقای عطایی در سروده ها شون...:
مثال؟کاش ازاولِ جناب سیاوش؛بینطیره!
#ناظم-حکمت؛
تو مانند سپیده دم و سحرگاهان
زیبا و دل انگیزی...

مرسی از؛بشنوید

فیلم، یک ملودرام عاشقانه ست که به سبک فیلم های همدوره ی خودش، پایان تلخی داره. در زمان خودش خوب فروخت که دلیل اصلی ش هم حضور داریوش در اون بود، و ترانه ی فیلم هم معروف و موندگار شد.
سینمای آقای الوند ویژگی های خاص خودش رو داره که در اون ها، توجه به گیشه و وجه قصه گویی اهمیت داره.
ترانه های ایرج جنتی عطایی عالیه، و اون که اسم بردین واقعا زیباست.
خیلی ممنون بابت این شعر قشنگ از "ناظم حکمت"

خواهش می کنم؛ خوشحالم که دوست داشتین.
سپاس از حضورتون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد