در سکوت جلسه ی امتحان، صدای زوزه ی باد می پیچید. کلاس رو به زمین های کشاورزیِ پشت مدرسه بود و دانش آموزها از کلاس دهم انسانی "الف". داشته هایشان را روی برگه ریخته بودند و حالا کم کم سر شان به دور و بر می جنبید!
این صدای باد، ناخودآگاه مرا یاد مراسم زار انداخت؛ مراسمی که بومی های جنوب برگزار می کنند. آن جا که باد را همچون موجودی زنده می پندارند که می تواند نیک یا بد باشد و چون بد شد، همچون جن به درون آدمی می رود و او اهل هوا می شود. آن گاه باید طی مراسم زار، باد از تن و روح او جدا کرد...
پ.ن:
عنوان از حسین منزوی
زار، اولین بار بود که از زبون کسی غیر از بستگان خودم شنیدم.
البته من این رو نمی دونستم که شما گفتید.
ولی اینجا می گن طرف زاری شده ، باید راحتش بذاری تا زارش بره.خشم و بداخلاقی و جن زده منظورشون
پس سمت شما هم این اصطلاح هست؛ جالبه.
خیلی ممنون بابت توضیحاتتون.
سپاس از حضورتون.
سلام
چقد احساس پشت این مطالب شماست
سلام،
لطف دارید. خیلی ممنونم.
سپاس از حضورتون.
اولین بار الان از این مراسم و ماجرا شنیدم
جالب بود واسم .
مراسمزار....
خوشحالم که براتون جالب بوده.
به شخصه، به آداب و رسوم نقاط مختلف کشورمون خیلی علاقمندم.
سپاس از حضورتون.
باد جن محصول سال ۱۳۴۸
با نویسندگی و کارگردانی ناصر تقوایی و گویندگی احمد شاملو ،محصول ِ سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران
فیلم مستند و کوتاه و جمع و جوریست در اینباره
دیدید فیلم رو؟
بله؛ فیلم رو دیده ام و اتفاقا می خواستم در این جا هم مختصر درباره ش بنویسم که فرصت نشد.
گفته می شه که قدیمی ترین تصاویر مربوط به این مراسم، نخستین بار در این فیلم اومده.
خیلی ممنونم از حضورتون و پیشنهاد فیلم.