از دیشب، یک بند باران می بارد.
درِ تراس را باز می کنم؛ هوای تازه تو می آید.
اینجا باغچه ی کوچک تنهایی من است.
گلدان هایی که عزیزان بخشیدند و گلدان هایی که خودمان خریدیم، کنار هم اند. سرما که آمد، تراس را با مشمّا پوشاندم.
حالا دوتا سبد سبزی هم کاشته ام و دَم به دم تماشایشان می کنم ببینم چقدر سبز شده اند! شاهی، تره، ریحان سبز و بنفش، و تربچه. چندتا گلدان با بطری نوشابه هم ساختم و در آن ها فلفل و گوجه گیلاسی کاشتم.
آرام می گیرم در باغچه ی کوچک تنهایی ام.
سلام
گلها همیشه شاداب و آنتن هم همیشه متصل باد
درود حسین آقا!
:))
خیلی ممنونم.
شما هم جای بیش تری داشته باشین برای قفسه ی کتاب هاتون و زمان بیش تری برای خوندن و نوشتن.
سپاس از حضورتون.
سلام
چه زیبا و دلنشین ....
درود و سپاس.
زیبا می بینید.
خیلی ممنونم از حضورتون.
خیلی زیباست .. ما بهش میگیم گوشه دنج تنهایی .......
سپاس.
خیلی خوب و آرامش بخشه این گوشه ها.
خیلی ممنونم از حضورتون.
زور خاسِ!
زور سپاس!
خیلی ممنونم از حضورتون.