اشعار ماموستا شیرکو بیکس زور خاس اند مثلا : "شعر / آوای کبوتر است به وقت عشق
شعر / بال پروانه است به وقت باران شعر / غبار ستارهایست / که بر دشتها و دامنهها میبارد / و شعر / سرانگشتان کودکان است / در دوزخ کردستان / و در گورهای بینشان رواندا...
زور زور سپاس له پست های همیشه زور خاسِ تان.
خیلی ممنونم بابت این شعر ماموستا بی که س که خودش در ستایش شعره. شیرکو بی که س از دهه ی هفتاد میلادی و از گروه روانگه کارش رو شروع کرد و سرانجام در سوئد چشم از جهان فروبست. "آزادی، این واژه ی بی آبرو" از مجموعه های مورد علاقه ی من در بین آثارش هست.
برای مرگ نیز
با کوه و دشت وطن مرا مقایسه مکن ،
سنگ هرگز نمی میرد.
خاک هرگز نمی میرد.
آب کشته نمی شود.
آن که می میرد منم.
آن خیابان ها می مانند ... فردا جوان تر می شوند.
زیباترین لباس را به تن می کنند.
آن رودخانه ها می مانند ... فردا بزرگتر می شوند.
زیباترین عطر را به زلف می زنند.
کوه و دشت هم باز می مانند ... فردایش زیباتر می شوند و سربند رنگارنگ به سر می بندند.
اما افسوس این پروانه ی دیدگان من کفاف نمی کند
تا در آن خیابان ها همراه با ستاره قدم زنند و
در آن رودخانه ها همراه با چراغ و شعر شنا کنند ،
در آن کوه و دشت ، همراه با آفتاب ، آزادی و خوشه ی گندم ببخشایند.
صد افسوس آن هنگام من نیستم تا ببویمشان...
زور زور سپاس له پاسخ تان.ویک شعر،از آن مجموعه ای که ذکر کردین.
روح اش شاد و قرین رحمت الهی.
خیلی ممنونم بابت شعر؛ شعرها درباره ی "آزادی" هست و انگار دست نیافتنی.
روحشون شاد...
خواهش می کنم؛ سپاس از حضور و توجه تون و وقتی که می ذارید و می خونید.
اشعار ماموستا شیرکو بیکس زور خاس اند
مثلا :
"شعر / آوای کبوتر است به وقت عشق
شعر / بال پروانه است به وقت باران
شعر / غبار ستارهایست / که بر دشتها و دامنهها میبارد / و شعر / سرانگشتان کودکان است / در دوزخ کردستان / و در گورهای بینشان رواندا...
زور زور سپاس له پست های همیشه زور خاسِ تان.
خیلی ممنونم بابت این شعر ماموستا بی که س که خودش در ستایش شعره.
شیرکو بی که س از دهه ی هفتاد میلادی و از گروه روانگه کارش رو شروع کرد و سرانجام در سوئد چشم از جهان فروبست. "آزادی، این واژه ی بی آبرو" از مجموعه های مورد علاقه ی من در بین آثارش هست.
زور سپاس له حضورتان.
بسیار عالی!
به مهر می بینید، سپاس.
خیلی ممنونم از حضورتون.