راستش آنچه باعث نگارش این چند سطر شد، شنیدن دوباره ی موسیقی متن ِ زیبای فیلم روزی روزگاری در آمریکا (سرجیو لئونه – 1984)، ساخته ی موریکونه بود. در بین آهنگسازان فیلم، او آهنگساز محبوب من است!... آثارش را دوست دارم، چه که وسترن اسپاگتی را نخستین بار با موسیقی او شناختم؛ تماشای خوب، بد، زشت یا به خاطر یک مشت دلار، بدون موسیقی متن او برایم غیر قابل تصور است! دوستش دارم چون بسیاری از ملودی هایی را که ساخته است می توانم مستقل از فیلم، برای خودم سوت بزنم...! نامتعارف بودن ساخته های او در برابر موسیقی های غالباً ارکسترال فیلم های همدوره اش و حتی بسیاری از فیلم های این روزها، و خلاّقیت شگفت انگیزی که او در ساختن آثارش به کار برده است، همیشه برایم جذّاب بوده است...!
.....
انیو موریکونه کار آهنگسازیش را از شش سالگی آغاز کرد. از پدرش که نوازنده ترومپت سبک جاز بود، نواختن ترومپت را آموخت و ساخت موسیقی فیلم را با فیلم فاشیست( 1961) آغاز کرد؛ اما فیلمی که او را به شهرت رساند، نخستین فیلم وسترن اسپاگتی به نام به خاطر یک مشت دلار( سرجیو لئونه- 1964) بود که همزمان لئونه ی کارگردان و ایستوودِ بازیگر را هم جهانی کرد. از همان ابتدا، وسترن اسپاگتی با موسیقی او گره خورد و همین، یکی از دلایل مهم شهرت این گونه ی سینمایی شد. او با لئونه رفیق و همکلاسی بود و همکاریشان تا مرگ لئونه(به سال 1989) ادامه داشت؛ معروف است که لئونه فیلمنامه را برای او می برد تا موریکونه پیش از ساخته شدن فیلم، موسیقی اش را بسازد و کارگردان به هنگام ساختن فیلم در سکانسهایی موسیقی را برای بازیگران فیلمش پخش می کرد تا حسّ و حال لازم را به بازیشان بدهد. موریکونه شاهکارهایی چون سه گانه ی «دلار» و روزی روزگاری در آمریکا را برای لئونه ساخت....
خلّاق و نوآور بود؛ سازبندی عجیب اش، متفاوت با اغلب موسیقی های فیلمهای دهه 60 بود؛ گیتاربرقی و سازدهنی را با ارکستر سنتی تلفیق می کرد؛ از ناقوس کلیسا، صدای شلیک اسلحه یا شلاق و سوت، لابلای سازهایش استفاده می کرد؛ از چنگ، فلوت مجارستانی(پن فلوت)، سنج مصری و هر نوع سازی که بتواند منظورش را برساند، بی محابا و البته خلاقانه بهره می گرفت و در این راه سبک های مختلفی اعم از جاز، بلوز و غیره را همزمان به کار می گرفت. استفاده از صدای انسان، از سرودهای کلیسایی و دَم گرفتن و زمزمه های خوانندگان گروه کُر بگیر تا صداهایی تک نفره( مانند آنچه در خوب، بد ، زشت آفریده است) از دیگر ویژگی های آثار اوست. اغلب شاهکارهایش بر اساس آثاری که سولوها1 در آن مرکزیت داشته اند خلق شده اند.
او برای فیلم سازان برجسته ای چون برناردو برتولوچی، پیر پائولو پازولینی، جیلو پونته کورُوو، داریو آرجنتو، جوزپه تورناتوره، برایان دی پالما، ترنس مالیک، وُلفگانگ پترسن، اولیور استون و مایک نیکولز موسیقی فیلم ساخته است.
در سال 2007، آکادمی علوم و هنرهای سینمایی( اسکار)، یک جایزه ی اسکار افتخاری به او داد- که آن را از دست کلینت ایستوود بازیگر سه گانه «دلار» گرفت- تا شاید بتواند آن سلیقه آمریکاییش را که در انتخاب موسیقی برتر غالب بوده، تا حدی بپوشاند؛ جایزه ای که سالها پیش باید نصیب او می شد....
از دیگر آثار مطرح او موسیقی متن فیلمهای زیر را می توان نام برد: مأموریت مذهبی( رولند جاف- 1986)، تسخیر ناپذیران(برایان دی پالما- 1987) و سینماپارادیزو( جوزپه تورناتوره- 1988).
پ.ن:
۱.سولو(solo): ملودی یا قسمتی از ملودی که به وسیله ی یک ساز تنها اجرا می شود.
۸ بهمن ۹۲
تاریخش چرا ۹۲ خورده؟
باز نشر دادین؟
بله،
این پست رو در سال ۹۲ و در بلاگفا نوشته بودم که بعد از فروپاشی، آوردمش بلاگ اسکای و الان به خاطر درگذشت موریکونه، بازنشر شده.
سپاس از حضورتون.