امروز جمعه ست، اما من سر کلاسم!
برای بچه های سوم ریاضی کلاس جبرانی گذاشته ام! زنگ تفریح که شد، رفتند و برای خودشان خوراکی خریدند و الان مشغول صبحانه اند! من هم به یکی شان سفارش دادم و مستخدم مدرسه هم برایم فلاسکی چای آورد.
عجب کلاس باحالی شده الان!
....
آقای مدیر با جعبه ای شیرینی خامه ای سر کلاس آمد؛ زنگ تفریح دوباره!
بچه ها می گفتند:«آقا از این به بعد جمعه ها بیایم سر کلاس!»
....
تا دوازده سر کلاس بودیم؛ آخر کلاس، یکی از بچه ها گفت:«آقا تو رو خدا دیگه غیبت نکنید!»
"آقا تو رو خدا دیگه غیبت نکنید"
حق با بچه هاست.لحن تدریس (سواد تدریس)شما واقعا خیلی عالی.خیلی.
و بهمین خاطرِ که بچه ها از خدا شونه جمعه هام سر کلاس (خدا قوت و برکت)شما حاضر باشند.
الهی در پناه یزدان همیشه سلامت و
سربلند باشید.
خیلی ممنونم از مهر شما، سلامت باشید.
همین طور برای شما و عزیزانتون.
یه بار در یه مراسم دبیرستان جابر، یکی از بچه های دوم ریاضی، بعد از اجرای خودش روی صحنه، پشت تریبون رفت و بی هیچ هماهنگی و مقدمه ای گفت که :«آقای بابایی، دبیر ریاضی رو دعوت می کنم پشت تریبون بیان و چند کلامی برامون صحبت کنن!»
بعد برگشت رو به من، لبخندی زد و ایستاد تا میکروفن رو از دستش بگیرم!
بچه ها و همکاران همگی ساکت شدن؛ لحظه ای به آسمون نگاه کردم که آبی بود و گفتم:«خیلی شغل ها هستن که با بازنشستگی تموم می شن، اما برای یه معلم، این طور نیست. چرا که با دانش آموزانش زندگی می کنه، با اون ها لبخند می زنه، غمگین می شه و رشد می کنه. دانش آموزانش برای او، همیشه هستن و این، تا اخر عمرش ادامه داره... .»
کلاس جمعه ها منو یاد سالهای مدرسه انداخت.. چقدر دبستان بودیم جمعه کلاس میرفتیم بدون شیرینی!!!
:))
چه جالب!
واقعا جمعه ها کلاس می رفتید؟
خیلی ممنونم که می خوانید.
:)
خوبین عمو اسمال اقای سابق؟ :)
+ همه معلم ریاضیا عین همن ! ادبیاتی وغیر ادبیاتیهم فرقی نداره ....آزار توی ذاتشون نهفتهس :)))
:)
درود بر شما،
بهترم، خیلی ممنون. سلامت باشید.
:)) موافقم!
خیلی وقت ها کارهایی از من سر می زند که منشا ریاضی دارد، منظورم مثلا سردی ها و سهل انگاری هاست...و در این حالت، حالم از خودم به هم می خورد.
سپاس که هستید و می خوانید.