عاشقان، گیاهانند
که میرویند
میمیرند
سبز میشوند
میریزند
باران که میبارد، چتر نمیخواهند
زمستانها
بیکلاه و پالتو نپوشیده
میایستند روی در روی نگاه برف
چشم در چشم یخبندان
بیشرمساری اندام برهنهشان از برگ
عاشقان، گیاهانند
که ریشههاشان فرو رفته است
در کف دست من
در استخوان کتف تو
در جمجمه شکسته من
و این خاطرات من و توست
که توت میشود یک روز
انار میشود گاهی
که دیروز انگور شده بود
که فردا زیتون و
تلخ.
"بیژن نجدی"
بشنوید:
Flying از Anathema
http://s8.picofile.com/file/8320578584/Anathema_Flying.mp3.html
انتخاب زیبایی دارید
بیژن نجدی فراموش ناشدنی
خیلی ممنونم که می خوانید.
خوشحالم که پسندتان بود.
"یوزپلنگ"هایش هنوز در خاطرم می دوند...