-سلام آقا . وقتتون بخیر آقا من دچار افسردگی شدید شدم چ کنم
-درود و سپاس،همچنین.
چرا این طور شده ای حسین؟
-بی روحیه .
-بابت درس یا چیز دیگه؟
-درس
پیشنهاد می کنم فعلا فقط برای نهایی بخون. وقت کافی داری تا نهایی رو به خوبی پشت سر بذاری
-گفتم اگ
نتونستم
سرکلاس باشم
اینا
مطلع
باشین دیگ
-دکتر رفته ای؟
-بله
اگ باور ندارین
شمارشو بدم
-چرا فکر می کنی باور نمی کنم؟
-کلی گفتم
-به خاطر سلامتیت پرسیدم که دکتر رفته ای یا نه؟
-یکی درسه یکیم وسواس فکری
-دکتر چی گفت؟
-افسردگی شدید داری وارثیه
-برای درمانش چی گفت؟
-قرص و تلقین مثبت وحس خوب
-انجام دادی؟
-بله
-نتیجه اش چطور بود؟
-فعلا ک بد
-چند وقته دارو مصرف می کنی؟
-ی هفته
شدید شده
-یعنی یه هفته ست که داری دارو مصرف می کنی؟
-یک هفتس مبتلام
دارو سه روزه
-علت خاصی داره؟
موثر بوده یا نه؟
-بعد دوهفته
اثر میکنه
-البته اثربخشی داروهای آرامبخش رو باید طی یه دوره ببینی.
-خانوادگی. وسواس فکری . محیط. درس
-الان تا می تونی از چیزهای منفی دوری کن
-مشاوراک
-کارهایی بکن ک دوست داری
البته درس هم بخون هر روز
این ها پیام های حسین و پاسخ های من به اوست، بدون تغییر. از بچه های دوازدهم انسانی ام است که چند وقت پیش در شاد نوشته بود.
بعد وویسی فرستاده بود.
بعد از وویس برایش نوشتم:
حسین خوب می شی، فقط ممکنه یه کم زمان ببره. حوصله کن، داروهات رو بخور، درسِت رو بخون، ورزش کن، و از چیزهای منفی دوری کن.
دیروز تماس گرفت و گفت بدتر شده. گفت با هیچی حال نمی کند؛ نه از غذایی که دوست داشته، نه از موسیقی یی که گوش می داده، از هیچ چیزی لذت نمی برد.
حرف هایش را شنیدم. می دانستم که ساعت های متمادی در اتاقش تنهاست. می دانستم حرف را می شنود، اما یا عمل نمی کند یا اصلا فراموش می کند چه بوده. سه سال است معلمش هستم. کم نمی شناسمش.
حرف هایی که به نظرم رسید به اش گفتم و این جمله ی کلیشه ای را که"خوب می شی!"
گوشی که قطع شد، گفتم اصلا چه می دانی چه می کشد که خودت را محق می دانی به اش توصیه کنی؟...
نگرانم کاری دست خودش بدهد.
پ.ن:
عنوان از طالب آملی
یه حسی میگه ببینیدش ، باهاش حرف بزنید ، انگار اگر اتفاقی براش بیفته ممکن پشیمون بشید که ندیدینش
بله، درسته.
حسین باید بفهمه که تنها نیست و کسانی هستن که نگران حالش هستن.
خیلی ممنونم از حضورتون.
شادی و شور و نشاط که نباشه زندگیا هم کلیشه ای و خشک و بیروح پیش میرن. چرا باید تنها کار مثبت زندگی یه نوجوان بشه درس که اگه بهردلیلی نتونست خوب پیشرفت کنه باریکه ی دیگه ای برای بروز علایق و استعداد و آفرینندگی نداشته باشه و دلمردگی بیاد سراغش
متاسفانه خانه از پای بست ویران است!
امثال حسین که از ابتدا درسشون خوب بوده، فشار زیادی همیشه روشون هست و خدا نکنه که افت کنن! اون وقت این فشار و استرس خردشون می کنه و حتی می تونه آینده شون رو هم به خطر بندازه.
خیلی ممنونم از حضورتون.
سلام
جالب بود! چندروزیه من هم مدام دربارهشون مینویسم. در واقع مدتهاست دغدغهام همین بیانگیزگی شدید بچهها شده و دلم میخواست میشد کاری بیش از اینها کرد.
درود و سپاس،
چه خوب که درباره شون می نویسید.
کار کردن با این بچه ها و حفظ انگیره هاشون ساده نیست؛ اما اگه هم کاری از دستمون برمی آد، نباید کوتاهی کنیم. شاید نتونیم در سیستم بیمار آموزش و پرورش تغییر خاصی ایجاد کنیم، اما حداقل شرمنده ی این بچه ها نخواهیم بود.
خیلی ممنونم از حضورتون.
سلام
چه غمناک که آدم به خاطر درس افسرده شود. درسی که قرار بود ما را قویتر کند! البته از جامعهای که همه چیزش کج و معوج شده است انتظار دیگری نمیتوان داشت.
درود حسین آقا!
این شاگردمون درسش توی دهم خیلی خوب بود، متاسفانه به مرور افت کرد. حالا که حداقل خودش از خودش انتظار داره، نمی تونه درس بخونه و شرایط روحی و روانیش داره بدتر می شه.
واقعیت اینه که این بچه ها رها شده ن خیلی هاشون به کسی احتیاج دارن که کنارشون باشه و کمکشون کنه، امکانی که کم پیش می آد.
به هرحال امیدوارم شرایطش بهتر بشه.
خیلی ممنونم از حضورتون.
سلام. خیلی شیوا و خواندنی می نویسید. خیلی خوشحال میشم اگه به من هم سر بزنید.
درود و سپاس آقای نیکان،
محبت دارید، به مهر می خونید.
خیلی ممنونم از حضورتون.
حتما سر خواهم زد.