فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

این دوشنبه های دوست داشتنی...


  چند وقتی ست که دوشنبه هایم جور دیگری ست؛ دوست داشتنی...

  دوشنبه ها کلاس فیلمنامه نویسی می روم؛ در محضر ناصر تقوایی. معمولاً توی راه مطالعه می کنم؛ مطلبی از مجله ای یا شاید داستان کوتاهی. با انگیزه سر کلاس حاضر می شوم و با علاقه در پی یادگیری از آنم.  این کلاس نگاهی حرفه ای را برایم به ارمغان آورده است؛ جدیّت در کار و انجام کار به بهترین شکل. استاد نگاهی امروزین به مقوله ی فیلمنامه نویسی دارد. بیشتر هم شیفته ی مدرنیسم است تا مثلاً پست مدرنیسم. داستان کوتاه را به خوبی تحلیل می کند و سرراست سراغ حرف نوشته می رود. مدام از «تم» در نوشته می گوید و بر وجود ساختار در نوشته تاکید می ورزد. گاهی داستانی هم از دیگران یا خودش سر کلاس می خواند؛ هفته ی پیش داستان «چاه» را خواند که از خودش بود، با همان حال و هوای آشنای جنوب.

  در دومین جلسه ی کلاس، به عنوان نخستین شاگرد کلاس، طرح (خلاصه ی فیلمنامه) ام را سر کلاس خواندم که مورد استقبالِ هم استاد و هم هنرجویان کلاس قرار گرفت؛ استاد از طرح ام خوش اش آمده بود و کلّی درباره اش حرف زد؛ همین، اعتماد به نفس ام را دوچندان کرد و انرژی تازه ای به من بخشید!

  این دوشنبه های دوست داشتنی، به من فرصت فرار از روزمرّگی را داده است؛ که خودم باشم؛ جایی باشم که دوست دارم و درباره ی علایق ام حرف بزنم؛ به من امکان آشنا شدن با دوستان تازه ای را داده است که با همه شان حداقل در یک چیز اشتراک دارم، و آن سینماست؛ این هنر عزیز.... هنری که از کودکی مرا شیفته ی خود کرده است و مرا گریزی از آن نیست ؛این بار اما، شاید راه نویی برایم باز شود تا گامی دیگر به کنه آن نزدیک تر شوم....

  اما در دوشنبه ی پیش رو، باز هم به عنوان نخستین شاگرد کلاس، باید سر کلاس بخشی از فیلمنامه ام را بخوانم؛ فیلمنامه ای بر اساس همان طرحی که گفتم. باز هم از خداوند بزرگ کمک می طلبم تا یاری ام کند و مرا در مسیری که آغاز کرده ام تنها نگذارد....

   آنتراکت که می شود، معمولاً کافه چی آهنگی از «پینک فلوید» را پخش می کند- مانند آهنگ زیبای "این جا بودی ای کاش...".  


خرداد ۹۳

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد