حادثه ی تلخ انفجار معدن یورت، مرا به یاد "ژرمینال" انداخت؛ کلود بری؛۱۹۹۳. فیلمی بر اساس کتابی به همین نام نوشته ی امیل زولا؛ مردی وارد روستایی می شود که عمده ی ساکنان آن در معدن کار می کنند؛ کاری سخت و طاقت فرسا با حقوقی ناچیز و طبق معمول صاحبکارانی پول پرست. مرد، معدنچیان را به شورش علیه شرایط موجود تهییج می کند، اعتصاب و درگیری رخ می دهد...
اما پس از سرکوبی شورش، مردم با شرایط سخت تری، و در حالی که آن چه را پیش تر داشته اند هم از دست داده اند، به معدن ها برمی گردند...
انگار این خاک را سر آسودن نیست؛ یورت پس از پلاسکو..، و دردهایی که نسل به نسل تداوم می یابند...