فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

از دل بیشه غروب، چهچهِ سار و قناری نمی آد...

  در خاکی که به آدم هاش کم توجه می شود یا اصلا توجه نمی شود، حرف زدن از توجه به حیوانات شاید سخت باشد! اما ویدئوی زیر را ببینید که تصاویری از تنوع وحش در البرز مرکزی ست و توسط دوربین های تله ثبت شده است، شاید یک بار دیگر زیبایی های خاکمان برایتان مرور شود.

سال ها پیش در یکی از روستاهای منطقه ی پدری، آن وقت ها که هنوز خان و خان بازی بوده است، در زمستانی که برف تا بالای زانوها آمده بود، پیشکارِ خان مامه خبر می دهد که گله ای بزکوهی دَم قه لا توی برف گیر کرده اند.

  در زمستان و مخصوصا وقت بارش برف، بزکوهی ها در جست و جوی غذا، از بلندی ها به دامنه ی کوه می آمدند و همین، امکان شکارشان توسط گرگ ها و آدم ها را زیاد می کرد.

  خان مامه دستور می دهد آغُلی برایشان مهیا کنند. تمام زمستان خرج و خوراکشان را می دهد و در بهار، رهایشان می کند.

پ.ن.ها:

٭قه لا: قلعه

٭ عنوان از شاملو

نظرات 4 + ارسال نظر
Baran چهارشنبه 5 خرداد 1400 ساعت 09:30

زور زور سپاس؛فره خاسِ ئی پست!

به مهر می بینید. خیلی ممنونم.

سپاس له حضورتان.

میله بدون پرچم چهارشنبه 22 اردیبهشت 1400 ساعت 18:01

سلام
تصویر ما از خان‌ها تصویر کج و معوجی است... کاملاً سیاه... در حالی که ظاهراً مثل باقی برساخته‌های انسانی خاکستری بوده است.

درود حسین آقا!
بله همین طوره.
به نظرم یک سری خوی های مستبدانه در همه شون مشترک بوده، اما تک و توک این طور خان هایی هم پیدا می شده اند که متفاوت تر بوده اند !

خیلی ممنونم از حضورتون.

معصوم پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1400 ساعت 12:59 http://Escape

معرکه

خیلی ممنونم،
به مهر می بینید.

سپاس از حضورتون.

باشماق پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1400 ساعت 09:26

عالی بود

درود و سپاس.

خیلی ممنونم از حضورتون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد