-
گل صدبرگ
یکشنبه 20 تیر 1400 19:36
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد به زیر آن درختی رو که او گل های تر دارد نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر دارد نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد " مولوی " ابیاتی از غزلیات شمس(غزل شماره ی ۵۶۳). استاد شهرام ناظری هم در آلبوم "گل صدبرگ"، با تلفیق این غزل و بیت هایی از حافظ ، اثری...
-
ارزیابی شتابزده - ۲۳
چهارشنبه 16 تیر 1400 12:40
کوبو و دوتار - تراویس نایت، ۲۰۱۶ امتیاز: ۴ از ۵ ژاپن باستان. زندگی کوبو که از مادرش مراقبت می کند، توسط شبحی انتقام جو به چالش کشیده می شود... انیمیشنی صاحب سبک در طراحی و داستان که اگرچه توسط غربی ها ساخته شده است، اما به شدت ژاپنی ست! از طراحی کاراکترها تا موسیقی، رقص و نمایش آداب و رسوم ژاپنی و البته اُریگامی که...
-
خانه ام آتش گرفته ست...
دوشنبه 14 تیر 1400 21:36
ساعتِ یازده و هفت دقیقه، وسط کلاس آنلاین هیراد، برق می رود. نت قطع می شود. تا دوازده منتظر می مانیم. برق نمی آید. به تراس می روم. آفتاب تیز است. گلدان حُسن یوسفی که دیروز خریده ام، بی حال است. کمی آبش می دهم. باید گلدانش عوض شود. برای خرید گلدان بیرون می روم. هوا گرم و دَم کرده است. داخل مغازه ها تاریک است. از صف مرغ...
-
ارزیابی شتابزده - ۲۲
جمعه 11 تیر 1400 18:37
زنده باد... - خسرو سینایی، ۱۳۵۸ امتیاز: ۲/۷۵ از ۵ پاییز ۱۳۵۷؛ یک مبارز در حین تظاهرات خیابانی به خانه ای پناه می برد... داستانی پرداخت نشده با بازی های متوسط (به استثنای ثریا قاسمی ) و کارگردانی ضعیف. البته در زمانه ی خودش، حداقل فیلم متفاوتی بوده است. تصویر فیلم از ساواکی ها، جالب و متفاوت با فیلم های بعدش است. پ.ن:...
-
بیرون زمان
دوشنبه 7 تیر 1400 18:03
در نیست راه نیست شب نیست ماه نیست نه روز و نه آفتاب ما بیرون زمان ایستاده ایم با دشنه ی تلخی در گرده هایمان " شاملو "
-
ساقی بیار آن جام می، مطرب بزن آن ساز را...
یکشنبه 6 تیر 1400 08:13
دیروز با سجاد رفتیم سر زمین های کشاورزی شان. دوباره از دیدن کشتزارها مست شدم! باغشان هم رفتیم و میوه چیدیم. هلو و آلو و البته قدری نعنای تازه. درخت ها پُربار بودند و به جز دوتا، همگی شاداب بودند. سجاد با یکی از روستائیان حسن آباد هماهنگ کرد و رفتیم کنار گاوداری شان اسب سواری! این نخستین تجربه ی اسب سواری من بود و عجیب...
-
ارزیابی شتابزده - ۲۱
یکشنبه 30 خرداد 1400 20:18
سردار ساسانی می گوید تا اسیر تازی را به پرسش بگیرند: 《ویرانه چرا میسازند؟ آتش چرا میزنند؛ سیاه چرا میپوشند؛ و این خدایی که میگویند چرا چنین خشمگین است؟ 》 مرگ یزدگرد - بهرام بیضایی، ۱۳۶۱ امتیاز ۴/۷۵ از ۵ یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، در گریز از میدان جنگ به آسیابی پناه می برد و در آن جا کشته می شود... در ابتدای...
-
آتش
دوشنبه 24 خرداد 1400 21:05
امروز، آخرین روز امتحان نهایی بود و برنامه ی مراقبتم تمام شد. هنوز اما برگه ها تمام نشده اند. یکی از چالش های امتحان امسال، گوشی آوردن بچه ها بود. باید دَم در گوشی ها را تحویل می دادند، اما بچه هایی هم بودند که گوشی را سر جلسه می آوردند. اغلب گوشی را در لباس زیرشان مخفی می کردند و سر جلسه آن را بیرون می آوردند. هدف هم...
-
ارزیابی شتابزده - ۲۰
سهشنبه 18 خرداد 1400 23:58
چریکه تارا - بهرام بیضایی، ۱۳۵۸ امتیاز: ۴/۵ از ۵ تارا که بیوه زنی ست، پس از بازگشت از ییلاق، با چند خواستگار رو به رو می شود. همزمان، شمشیر قدیمی پدربزرگش، او را با مردی تاریخی رو در رو می کند... چریکه به آواز یا داستانی حماسی گفته می شود؛ پس مخاطب از ابتدا آگاهی دارد که با داستانی معمولی رو به رو نیست. بیضایی ، علاقه...
-
مثل درخت
سهشنبه 11 خرداد 1400 00:00
که ما همچنان می نویسیم که ما همچنان در اینجا ماندهایم ؛ مثل درخت که مانده است. مثل گرسنگی که اینجا مانده است. مثل سنگها که ماندهاند. مثل درد که مانده است.. مثل زخم ، مثل شعر ، مثل دوست داشتن ، مثل پرنده ، مثل فکر ، مثل آرزوی آزادی ؛ و مثل هر چیز که از ما نشانهای دارد.. "محمد مختاری" پ.ن. ها: ٭بشنوید:...
-
خواب
جمعه 7 خرداد 1400 09:21
اینک چشمهسارِ زمزمه: زلال (چرا که از صافیهای اعماق میجوشد) و خروشان (چرا که ریشههایش دریاست) "احمد شاملو" دیشب خواب شاملو را دیدم؛زنده و سرحال. کنارش نشسته بودم، روی مبلی شیری رنگ. آن قدر نزدیک بودیم که انگار سال هاست آشنای نزدیکیم. کسان دیگری هم بودند که فقط آقای تقوایی را به خاطر دارم که چای می ریخت و...
-
قانون حیات
چهارشنبه 5 خرداد 1400 22:40
هرکس میبایست از پسِ تجربههایش، زندگی را درک کند، اما هنگامی که به این درک نائل میآییم، دیگر فرصتی برای زیستن نداریم؛ و این قانونِ حیات است . برگرفته از مصاحبه ای با " آندری تارکوفسکی " بشنوید: https://s18.picofile.com/file/8434759726/4 _688178460899676066_1_.mp3.html ترانه ی "بعدِ مرگم" با صدای...
-
به باد می روم...
سهشنبه 4 خرداد 1400 22:29
دیوید: «یه مردی رو میشناختم که کور بود. وقتی چهل سالش شد جراحی کرد و بینائیش رو به دست آورد.» دختر: «چطوری بود؟» دیوید: «اولش خیلی خوشحال بود. چهرهها، رنگها، منظرهها. ولی همهچی تغییر کرد. دنیا بدبختتر از اون بود که تصور میکرد. هیچ کس به اش نگفته بود چقدر کثافت اونجاست. چقدر زشتی. همه جا زشتی میدید. وقتی کور...
-
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود...
سهشنبه 28 اردیبهشت 1400 18:18
آنانکه محیط فضل و آداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند ره زین شب تاریک نبردند برون گفتند فسانهای و در خواب شدند "خیام"
-
لبخند
دوشنبه 27 اردیبهشت 1400 19:00
حسین بدرلو از بچه های سال آخر رشته ی انسانی ست که سه سال معلمش بودم. پسری درسخوان، آرام و مٶدب، که وقتی حتی معمولی می خندید، با صدای بلند می خندید و خنده اش چندبار بالا و پایین می شد و همه مان را به خنده می انداخت! تقریبا هر هفته بعد از کلاس، در شخصی اشکالاتش را می پرسید و من هم پاسخ می دادم. شب امتحان ترم اول، پاسخ...
-
چاقوی شکاری
جمعه 24 اردیبهشت 1400 12:15
چاقوی شکاری، مجموعه ای ست از هفت داستان کوتاه نوشته ی هاروکی موراکامی . نقش راوی در داستان ها پر رنگ است و نویسنده بسیار از خاطره گویی بهره گرفته است. داستان ها در نقد رفتارها و سنت های آدم ها و جوامع، جست و جوی هویت، چیستی زندگی، و مرگ هستند. جملات و توصیفات روشن اند و در مجموع مخاطب را به درکی عمیق تر از موضوع...
-
ارزیابی شتابزده - ۱۹
پنجشنبه 23 اردیبهشت 1400 12:15
به سوی طبیعت وحشی - شان پن، ۲۰۰۷ امتیاز: ۴/۲۵ از ۵ کریستوفر، پس اندازش را به خیریه ای می بخشد، خانواده اش را ترک می کند و دست خالی به سفری به سوی آلاسکا می رود... فیلم درامی زندگی نامه ای ست؛ تصویری خواستنی از کریستوفر و دنیایش به ما نشان می دهد و در ستایش زیستنی آزادانه است. می توان آن را صرفا ماجراجویانه دید، اما در...
-
در غریوِ سنگین ماشین ها...
سهشنبه 21 اردیبهشت 1400 20:12
امروز سر جلسه ی امتحان بچه های دوازدهم، مراقبت داشتم. دیدن بچه ها پس از این مدت، لذتبخش بود. به نظرم خیلی هاشان قد کشیده بودند! مدل موهای متنوع و پوشش غیر رسمی درشان زیاد دیده می شد. کلاسی که مراقبش بودم، پنج دانش آموز دوازدهم انسانی بودند؛ امتحان نگارش داشتند. پنجره های کلاس باز بود.رفتم پشت پنجره و زمین های کشاورزی...
-
انسان زاده شدن
یکشنبه 19 اردیبهشت 1400 23:02
از بیرون به درون آمدم: از منظر به نظّاره به ناظر. ــ نه به هیأتِ گیاهی نه به هیأتِ پروانهیی نه به هیأتِ سنگی نه به هیأتِ برکهیی، ــ من به هیأتِ «ما» زاده شدم به هیأتِ پُرشکوهِ انسان تا در بهارِ گیاه به تماشای رنگینکمانِ پروانه بنشینم غرورِ کوه را دریابم و هیبتِ دریا را بشنوم تا شریطهی خود را بشناسم و جهان را به...
-
کشتی های ما کجاست؟...
شنبه 18 اردیبهشت 1400 00:36
آی مَمَدو نگاه کن و ببیین چه قدر حوصله نداریم چه قدر همه چیز به هم ریخته است چه قدر از هم بیزار، مانده ایم. آی مَمَدو کناره ها را نگاه و کشتیهای پهلو گرفته در امتداد داغ و سوزاناش در غروبی زرد و نارنجی و آبی خسته و اما ُپر امید. پس کشتیهای ما کجاست مَمَدو کشتی ما... که قرار بود تا برایمان بیاوریاش و شاد و خوشحال و...
-
ارزیابی شتابزده - ۱۸
پنجشنبه 16 اردیبهشت 1400 18:27
شنای پروانه - محمد کارت، ۱۳۹۸ امتیاز: ۴/۵ از ۵ فیلمی از شنا کردن پروانه در استخر، در محله پخش می شود. .. یک درام استخوان دار، یکدست و خوش ساخت، با فیلمنامه ای درخشان و موسیقی یی مدرن. جغرافیایی که از محلّه ای پایین دست اجتماع ساخته می شود، با کاراکترهایی باورپذیر، داستانی پرکشش، خشن، تلخ و به روز را روایت می کند تا...
-
درخت ها ایستاده می میرند...
دوشنبه 13 اردیبهشت 1400 08:37
دم مدرسه ام، توی ماشین. باد سرد اما دلپذیری می آید. آسمان نیمه ابری ست و صدای باد و گنجشک ها و کلاغ ها قاطی شده است. خروس مستخدم مدرسه هم از حیاط همراهی می کند، اما خبری از پارسِ سگشان نیست! زمین های کشاورزی پشت مدرسه سبز و خرّم اند. دو تا کشاورز روی زمین ها کار می کنند. یکی شان کلاه حصیری به سر دارد. چند وقت است...
-
ارزیابی شتابزده - ۱۷
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1400 17:06
سرزمین خانه به دوش ها - کلویی ژائو، ۲۰۲۰ امتیاز: ۴ از ۵ فرن(فرنسیس مک دورمند) پس از تعطیلی کارخانه گچ محل زندگی اش، با یک وَن در پی مسیری نامعلوم راه می افتد... فیلم درامی مستندگونه است که به تنهایی، رهایی و مرگ می پردازد. اراده ی آدمی برای تعیین چگونه زیستن و حتی مرگش، تم اصلی فیلم است، هرچند این امکان همیشه میسر نمی...
-
از دل بیشه غروب، چهچهِ سار و قناری نمی آد...
یکشنبه 5 اردیبهشت 1400 16:33
در خاکی که به آدم هاش کم توجه می شود یا اصلا توجه نمی شود، حرف زدن از توجه به حیوانات شاید سخت باشد! اما ویدئوی زیر را ببینید که تصاویری از تنوع وحش در البرز مرکزی ست و توسط دوربین های تله ثبت شده است، شاید یک بار دیگر زیبایی های خاکمان برایتان مرور شود. سال ها پیش در یکی از روستاهای منطقه ی پدری، آن وقت ها که هنوز...
-
ارزیابی شتابزده - ۱۶
شنبه 4 اردیبهشت 1400 21:13
وُلف واکرز- تام مور، راس استوارت، ۲۰۲۰ امتیاز: ۴ از ۵ انیمیشنی با رنگ و بوی افسانه ها و اساطیر کهن که اگرچه از کلیشه ها تهی نیست اما طراحی و گرافیک خاصی که سازندگانش در نظر گرفته اند، آن را به اثری خاص و دلپذیر تبدیل کرده است. فیلم انگار معاشقه ی نقاشی و موسیقی در ایرلندِ چند سده پیش است. خبری از طراحی سه بعدی...
-
ارزیابی شتابزده - ۱۵
پنجشنبه 2 اردیبهشت 1400 21:46
فانوس دریایی - رابرت ایگرز، ۲۰۱۹ امتیاز: ۴/۲۵ از ۵ فانوس بان جوانی برای کار نزد فانوس بان پیری در جزیره ای دورافتاده می رود... داستانی ریشه گرفته از اساطیر یونانی، در قالبی نو، با دیالوگ هایی از کتاب های دریانوردی، درباره ی تنهایی و جنون و ترس. یک درام روان شناسانه ی قدرتمند از درونیات آدمی. قالب سیاه و سپید و تصاویر...
-
سرود زنده ی دریانوردهای کهن...
سهشنبه 31 فروردین 1400 23:14
هنوز در سفرم. خیال میکنم در آبهای جهان قایقی است و من-مسافر قایق-هزارها سال است سرود زنده دریانوردهای کهن را به گوش روزنههای فصول میخوانم و پیش میرانم. "سهراب سپهری" دلم می خواهد بروم جایی دور. دور از این دود و دم و بیماری و شلوغی. کاش می توانستم بروم باغی، جایی. کلاس های مجازی خسته ام کرده است. خیلی...
-
ارزیابی شتابزده - ۱۴
دوشنبه 30 فروردین 1400 23:02
خورشید - مجید مجیدی، ۱۳۹۸ امتیاز: ۴/۵ از ۵ علی که بچه ای خیابانی ست، باید زیرخاکی ای را پیدا کند که تنها راهش از زیر مدرسه ی "خورشید" می گذرد... خورشید داستانی درگیرکننده و پر هیجان، با فیلمنامه ای چفت و بست دار و کاراکترهایی تعریف شده و پویا دارد. فیلمی سرزنده است. یکدست، متمرکز و خوش ساخت است و ریتمی درست...
-
ما چنگیم...
یکشنبه 29 فروردین 1400 12:48
ما چنگیم: هر تار از ما دردی، سودایی زخمه کن از آرامش نامیرا، ما را بنواز باشد که تهی گردیم، آکنده شویم از والا "نت" خاموشی. "سهراب سپهری" بشنوید: امون از دل مو، نوید اربابیان https://uupload.ir/view/q80o_ امون_از_دل_مو_-_نوید_اربابیان.mp3/
-
ارزیابی شتابزده - ۱۳
جمعه 27 فروردین 1400 22:49
یَدو- مهدی جعفری، ۱۳۹۹ امتیاز: ۴/۲۵ از ۵ در حالی که حلقه ی محاصره ی آبادان هر روز تنگ تر می شود، خانواده ای هنوز شهر را ترک نکرده است... تقابل یَدو با مادرش بر سر ترک کردن یا ترک نکردن شهر، نقطه ی مرکزی فیلم است. قدرت فیلم بیش از هرچیز مدیون فضاسازی های رئالیستی و توجه به جزئیات و پرداخت کاراکترهاست. فیلمنامه ای محکم...